باز باران میبارد امشب از چشمانم
دل تنهایم غمگین نوجوانی که در اوج بهار زندگی هجوم بی رحمی، پاییزی اش کرد.
به درد و دلش که گوش دادم باور نکردم 13 ساله است.رفتار و چهره اش تکیده و اضطراب در تمام وجودش موج میزد…
او از هزاران قربانی پنهانی که شاید کسی دردشان را نشنیده است،از فرزندانیست که امنیت جنسی در خانه خود ندارند!
با خود گفتم هر زمان خطری از جانب اجتماع ، جامعه ،دولت حتی تهدیدمان کند پناهمان خانه و خانواده است و پدرو برادر چون شیر حامی مان،چه کند آن که نا امن ترین مکان برایش خانه و تهدید بزرگش پدرو برادر است؟!!!!!!!!
اگر خدا بخواهد تصمیم گرفتیم با دوستان پیگیر فعالیتهایی در این خصوص باشیم .
منتظر نظراتتون هستم.
سخته ولی شاااااااااااااااااااااااااید ممکن باشه
از ته دل آرزوی موفقیت دارم براتون