خودکشی در مه

مرگ پایان کبوتر نیست

خودکشی در مه

مرگ پایان کبوتر نیست

خودکشی در مه

 

در "مه"هیچ چیز آغاز و پایان ندارد!

"مه"حیرانی است!هیچ چیز مطلقا درست نیست و هیچ چیز مطلقا غلط!به هیچ چیز نمی توانی اطمینان کنی و به هیچ چیز نمی توانی شک کنی!سایه ها از کنارت عبور میکنند ،بدون اینکه بشناسی شان!بدون اینکه حتی بدانی واقعی اند!وجود دارند یا توهمی بیش نیستند!

آنوقت برای تمام سلولهایت احترام قائلی!

در "مه" باید نو به نو زنده شد!هر لحظه خیالی نو،واقعیتی نو! آفرید.حق رسوب نداری !باید هر دقیقه متولد شوی!برای هر تولد، ابتدا باید بمیری!باید خودت را بکشی مثل سیمرغ که خودش را آتش زد و دوباره از خاکسترش زاده شد!

بس شیرین و هولناک به چشم می آید!

ا اگر کسی باشد که واقعی بودنش را حس کنی و دستانش را لمس کنی و بودنش را باور کنی،درک کنی که با هم حیران میشوید،با هم میمیرید و با هم زاده خواهید شد!آنگاه  "خود کشی در مه" زیبا میشود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد